خود ناشناخته ی من



بعضیا کلا عاشق شلوغی و سر و صدان

حرف با صدای بلند، تلویزیون صدا بلند، موزیک صدا بلند

من اگه صبح تا شب تو خونه تنها باشم حتی ماه ها بازم فکر نمیکنم تلویزیون و روشن کنم تجربه ثابت کرده که نمیکنم!

صدای بلندم حال نمیکنم مگه موقعیت خاصی باشه و فضای بزرگی باشه ( ازونا که توش قر میدی و اینا ) اما خیلی وقتا هم هست مثل الان که حتی حوصله شنیدن صدای خواننده رو هم ندارم کلا موزیک بی کلام گوش میدم به چه زیبایی و ملایمت :)

 

نمیدونم مواجهه شما در برخورد با یه جمعی که با هم میگن و میخندن چیه؟

مثلا اگه خان.م باشن و با تیپای نه ااما خاص! خیلی معمولی

امشب ریا نباشه با دوستان رفتیم تو طرقبه افطار کنیم. فک نمیکردم کسی بیاد ولی شلووووغ :l بماند که یه خانومی با پررویی تمام اومده بود که ما رو از جامون بلند کنه که خودشون بیان بشینن ! دوستمم خیلی محکم و جدی گفت نه ما بلند نمیشیم!

جالبه میگفت بابا مامان من سنشون بالاست سختشونه رو صندلی بشینن شما جوونین بشینین رو صندلی!

حالا مامان باباش کجا بودن روی تخت داخل رستوران :l کنار درم بود و کاملا باز!

خلاصه

ما همینطور که حرف میزدیم یهو میخندیدیم و واقعا من که خودم حواسم نیس معمولا از قبلنم همیشه با صدای بلند خندیدن معروف بودم ولی هربار میخندیدیم متوجه چند نگاه خشن میشدیم و دوباره وولوم ومیاوردیم پایین ولی خب حافظه کوتاه مدتمون پاک میشد باز یهو میرفت بالا

 

حس خوبی اونجا نداشتمنمیدونم دقیقا چرا؟ به خاطر بچه هایی که هی میومدن گل و ادامس و لواشک بفروشن؟ یا جو شلوغ و اخمایی که بهمون روانه شد!

کلا شلوغی رو دوست ندارم

از جمع فراری شدم دیروز یه مقاله ای دکتر چاووشی ( روانشناس) گذاشته بود مبنی بر اینکه وقتی روابط اجتماعیتون با دیگران کم میشه کند ذهن میشین!

 

 


آخرین مطالب
آخرین جستجو ها